امروز فهمیدم جا دادن ٣ تا کتاب تو مغز ادم در مدت زمانی کم، کمترین عوارضش میتونه سردرد باشه...
ولی عوارض جا دادن چندتا آدم تو یه دل چیه؟؟؟
مثلا بعد ناهار اومدم یکم چشامو ببندمو استراحت کنم
ولی چشامو که بستم همه کارا و حرفایی که هیچوقت نزدما قرار نیست بزنم اومد جلو چشمم بدتر خسته شدم...
مرسی مامان که صدام کردی پاشم حاضر شم❤️❤️❤️
وگرنه معلوم نبود بجز دستم کجارو دیگه با خاکستر سیگاری که براش روشن کرده بودم میخواستم بسوزونم...
داشتم نماز میخوندمو مکالمه مامانمو با خالم و رفع فتوا های غلط توسط داداشمو هم گوش میکردم که چقدر دلم میخواست یهو داد بزنمو صدامو بهشون برسونم که فلان چیز مکروه ولی به وفور ازش استفاده میشه...که شنیدم مامانم دقیقا همون جمله ای که تو ذهنمو رو زبونم بودو گفت و من یه نفس راحت کشیدم بابات حرفی که تو دل من بودو مامانم به زبون اورده بود...
٤ رکعت بعدیو شروع کردم که ایندفعه تلفن زنگ خوردو بازم با همه وجودم دوسداشتم نمازمو قطع کنمو بگم که بهش بگو بیاد اینجا هی زنگ نزنه که بازم دقیقا مامانم حرف منو زدو باعث شد با خیال راحت ٤ رکعتمو تموم کنم که هیچ ٢ رکعت غذای صبحمم بخونم...
سخته ادم برا مامانش که میدونی از خودتم بهتر میشناستت بگی خوبه حالت و التهاب چشات یا تخت نشینیت بخاطر سرما خوردگیه...